
زهرا اذرمی خسروشاهی
مقایسه عملکرد و فعالیت عضلات کمری-لگنی در افراد مبتلا به هایپرلوردوزیس با کوتاهی و سفتی راست رانی
- مقطع تحصیلی
- کارشناسی ارشد
- محل دفاع
- تربیت بدنی و علوم ورزشی
- شماره ساختمان محل ارائه
- ۶۶
- نام کلاس محل ارائه
- کلاس ۱۰۱[۲۷۱]
- شماره کلاس محل ارائه
- ۱۰۷
- تاریخ دفاع
- ۲۸ شهریور ۱۴۰۳
- ساعت دفاع
- ۰۸:۰۰
- چکیده
-
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه عملکرد و فعالیت عضلات منتخب در افراد مبتلا به هایپرلوردوزیس با کوتاهی و سفتی راست رانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی ۴۲ نفراز دانشجویان زن دارای قوس افزایش یافته کمری به دو گروه با و بدون حرکات جبرانی کمری-لگنی طی آزمون خم کردن زانو در حالت دمر تقسیم شدند ( استاندارد انحراف ۲.۱۶۷ ± ۲۷.۷۹ سن، شاخص توده بدنی ۱.۸۰۸ ± ۲۳.۶۷ در گروه با حرکات جبرانی و استاندارد انحراف ۱.۶۷۳ ± ۲۲.۰۰ سن, شاخص توده بدنی ۱.۶۲۹ ± ۲۳.۴۰ در گروه بدون حرکات جبرانی ). این تحقیق به روش داوطلبانه و هدفمند با توجه به معیارهای ورود تحقیق ، در دانشگاه تبریز انجام گرفت. طبق نتایج آزمون " خم کردن زانو در حالت دمر" ۲۴ نفر در گروه حرکات با جبرانی و ۱۱ نفر در گروه بدون حرکات جبرانی قرار داده شدند. اندازه گیری میزان قوس کمری در حالت دمر توسط خط کش منعطف انجام شد و همچنین دامنه حرکتی عضلات فلکسور و اکستانسور رانی, فلکسور و اکستانسور تنه ای با گونیامتر فلزی انجام گرفت. در نهایت از دستگاه الکترومیوگرافی MEGAWIN ۶۰۰۰ ۱۶ کاناله جهت ارزیابی فعالیت عضلات سرینی بزرگ, سرینی میانی, همسترینگ میانی و پهن خارجی طی دو تکلیف "اکستنشن رانی در حالت دمر" و " تعادل تک پا", استفاده گردید. تجزیه و تحلیل فرضیه ها با استفاده از آزمون های T مستقل جهت شناسایی معنی داری و در ادامه شاپیرو-ویلک برای نشان دادن داده های با توزیع نرمال استفاده شد. در مقابل آزمون Mann-Whitney برای داده هایی که از توزیع نرمال برخوردار نبودند، بکار برده شد. طبق نتایج آزمون Tمستقل, تفاوت معنی داری ( P Value=.۰۰۰) در زاویه لوردوز کمری بین دو گروه با و بدون حرکات جبرانی یافت شد؛ همچنین شاهد تفاوت معنی داری در نتایج آزمون های عملکردی تنه بین افراد با و بدون حرکات جبرانی بودیم. ( آزمون خم کردن تنه P Value= .۰۰۱ , آزمون پل زدن به چپ P Value= .۰۱۹ , آزمون بالا بردن پاها در حالت سوپاین (P Value= .۰۰۰ . در مقابل تفاوت معنی داری بین آزمون های سورنسن (P Value=۰.۳۸۵) ,آزمون پل زدن به راست( P Value= ۰.۶۲۳) و آزمون بالا بردن پاها در حالت دمری(P Value=۰.۱۰۳) یافته نشد. در ادامه تفاوت معنی داری در دامنه حرکتی عضلات فلکسور رانی (P Value=.۰۰۰) , اکستانسور رانی (P Value=.۰۰۰), فلکسور تنه ای (P Value=.۰۰۰) و اکستانسور تنه ای (P Value=.۰۰۰) بین دو گروه با و بدون حرکات جبرانی یافته شد. طبق نتایج داده های الکترومیوگرافی تفاوت معنی داری در فعالیت عضله پهن خارجی حین تکلیف "تعادل تک پا" بین افراد با و بدون حرکات جبرانی دیده شد. (P Value=.۰۴۳) در ادامه تفاوت معنی داری بین هیچ یک از گروه عضلات حین تکلیف "اکستنشن رانی در حالت دمر" و " تعادل تک پا" پیدا نشد. در نهایت می توان گفت دامنه حرکتی عضلات کمری-لگنی، عملکرد و ثبات عضلات تنه ای متأثر از فاکتور "قوس افزایش یافته کمری" در دو گروه با و بدون حرکات جبرانی بوده است. اما پدیده " حرکات جبرانی کمری-لگنی" به نفع عملکرد اندام تحتانی عمل کرد و تفاوت معنی داری در فعالیت و عملکرد اندام تحتانی یافت نشد.
- Abstract
-
The aim of this study was to compare the performance and activity of selected muscles in individuals with hyperlordosis accompanied by shortened and tightened rectus femoris muscles. This semi-experimental research involved ۴۲ female students with increased lumbar curvature, who were divided into two groups based on whether or not they exhibited compensatory lumbopelvic movements during the prone knee flexion test (mean age ۲۷.۷۹ ± ۲.۱۶۷, BMI ۲۳.۶۷ ± ۱.۸۰۸ for the group with compensatory movements; mean age ۲۲.۰۰ ± ۱.۶۷۳, BMI ۲۳.۴۰ ± ۱.۶۲۹ for the group without compensatory movements). Conducted voluntarily and purposively at the University of Tabriz, this study selected participants according to specific inclusion criteria.
Based on the prone knee flexion test results, ۲۴ participants were placed in the group with compensatory movements, and ۱۱ in the group without. Additionally, the ۱۶-channel MEGAWIN ۶۰۰۰ electromyography device was used to evaluate the activity of the gluteus maximus, gluteus medius, medial hamstring, and vastus lateralis muscles during two tasks: "prone hip extension" and "single-leg balance."
The Mann-Whitney test was applied for non-normally distributed data. According to independent T-test results, there was a significant difference (P Value = .۰۰۰) in lumbar lordosis angle between the groups with and without compensatory movements, as well as in trunk functional test outcomes between these groups (trunk flexion test P Value = .۰۰۱, left bridging test P Value = .۰۱۹, and supine leg raise test P Value = .۰۰۰). However, no significant differences were found in the Sorensen test (P Value = ۰.۳۸۵), right bridging test (P Value = ۰.۶۲۳), or prone leg raise test (P Value = ۰.۱۰۳).
Furthermore, significant differences in the range of motion were observed in hip flexors (P Value = .۰۰۰), hip extensors (P Value = .۰۰۰), trunk flexors (P Value = .۰۰۰), and trunk extensors (P Value = .۰۰۰) between the two groups. EMG data also showed a significant difference in vastus lateralis muscle activity during the "single-leg balance" task between the groups with and without compensatory movements (P Value = .۰۴۳). However, no significant differences were found in muscle activity across any muscle groups during either the "prone hip extension" or "single-leg balance" tasks.
In conclusion, the range of motion of the lumbopelvic muscles, as well as trunk muscle function and stability, were influenced by the factor of "increased lumbar curvature" in both groups. However, the phenomenon of "lumbopelvic compensatory movements" appeared to support lower limb function, with no significant differences observed in lower limb activity or performance.